این ستون اول شخص توسط آکیکو هارا که در ونکوور زندگی می کند نوشته شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد داستان های اول شخص CBC، لطفاً ببینید سوالات متداول.
دوباره نه. تمام ایستگاههای شارژ خودروهای برقی گرفته شده بودند و میدانستم که حداقل 30 تا 40 دقیقه منتظر هستم. و با این حال، برنامه روی تلفن من نشان داد که دو شارژر پنج دقیقه پیش در دسترس بوده است. من بیهوده در این باران تند رانندگی کرده بودم، اما چه انتخابی داشتم؟ خودروی برقی من برای رفت و آمد روز بعد نیاز به شارژ داشت و این نزدیکترین ایستگاه به خانه من بود.
وقتی هیوندای النترای قدیمی من در سال 2019 در تعمیرگاه حکم اعدام دریافت کرد، تصمیم گرفتم که وسیله نقلیه جدیدم برقی باشد. تا آن زمان، با انجام کارهای کوچک، مانند استفاده از کیسه های مواد غذایی قابل استفاده مجدد و بازیافت محصولات پلاستیکی و کاغذی، از زمین مراقبت می کردم. می خواستم بیشتر کار کنم. مرگ وسیله نقلیه گازسوز من یک فرصت عالی بود. من مشتاقانه منتظر رانندگی با ماشینی بودم که آلایندگی نداشته باشد یا با سوخت فسیلی کار کند.
این واقعیت که آپارتمان من به شارژر برقی مجهز نبود، مانع بزرگی به نظر نمی رسید. با در نظرگرفتن حمایت دولت استانی و افزایش تعداد خودروهای برقی هر سال، حدس می زدم که نصب شارژر در پارکینگ زیرزمینی خود فقط موضوع زمان باشد. در همین حال، میتوانستم از ایستگاههای شارژ عمومی که در اطراف محلهام ظاهر میشدند استفاده کنم.
محدوده قیمت خودروهای برقی هیجان اولیه من را کم کرد. من نمی توانستم هیچ کدام از آنها را بپردازم. مصمم به خودروهای برقی دست دوم و voila نگاه کردم! به وفور در بازار وجود داشت. با یک وام می توانستم یکی را بپردازم. بعد از یک ماه تحقیق و مطالعه میدانی یک نیسان لیف دست دوم 2016 خریدم.
خوشحال بودم. من عاشق رنگ “قرمز کولیس” و ظاهر کمی عصبی چراغ های جلوی آن بودم. چیزی که بیشتر از همه از آن لذت بردم این بود که چقدر بی سر و صدا در جاده می چرخید. انتشار صفر به من آرامش داد که انتخاب درستی برای جهانی با تغییرات آب و هوایی انجام دادم. هیچ وقت غرش موتور یا بوی بنزین را از دست ندادم.
اولین سال مالکیت EV من عالی بود. من از شارژرهای برقی عمومی استفاده کردم، که بیشتر آنها در آن زمان رایگان بودند، و از مکالمه های بداهه با رانندگان برقی برقی که در ایستگاه های شارژ ملاقات کردم، لذت بردم.
“ببخشید، عجله نکنید، اما من فقط به این فکر می کنم که ممکن است تا کی اینجا باشید.”
“اوه، فقط ده دقیقه دیگر؟”
سپس به گفتگوی خود ادامه میدهیم و بیشتر در مورد خودروهای الکتریکی خود صحبت میکنیم.
“نیسان لیف؟ شما چطور آن را دوست دارید؟”
“عاشقشم.”
CBC News: خانه10:48صنعت خودروسازی جدیدی در حال شکل گیری است. هزینه آن برای کانادا چقدر است؟
در حوالی سال دوم، تلاش برای شارژ بیشتر ناامید کننده شد تا لذت بخش. به طور قابل توجهی افراد بیشتری با خودروهای برقی رانندگی می کردند، که دلگرم کننده بود. اما این بدان معنا بود که شارژرهای محله من تقریباً همیشه در دسترس نبودند مگر اینکه قبل از ساعت 7 صبح یا بعد از ساعت 10 شب به آنجا برسم. شارژری که بهعنوان «در دسترس» آنلاین نشان داده میشد، اغلب تا زمانی که من به آنجا رسیدم گرفته میشد.
در سال 2021، شورای اقشار من پیشنهاد کرد که 5000 دلار برای ارزیابی پارکینگ زیرزمینی ساختمان برای مناسب بودن نصب شارژرهای برقی هزینه شود. من هیجان زده بودم. من خوشبین بودم که این به راحتی تایید شود.
در مجمع عمومی سالانه، زمانی که سؤالات و نظرات قبل از رأی گیری دعوت شد، چند دست بالا رفت. یکی از ساکنان مخالفت خود را با ایده پرداخت 5000 دلار به شرکت مشاور تنها برای دریافت مشاوره از آنها ابراز کرد. سرهای تکان دهنده را دیدم. یکی دیگر از ساکنان پیشنهاد کرد که ما می توانیم شارژر را در دسترس عموم قرار دهیم و مقداری از آن درآمد کسب کنیم. من که نمی خواستم با حمایت از راحتی خودم، خودخواه به نظر برسم، دستم را پایین نگه داشتم و بی سر و صدا به نظرات مختلف گوش دادم.
درست قبل از اینکه صندلی برای رای گیری فراخوان دهد، دست دیگری بالا رفت. قبل از حرف زدن مردد بود. اما وقتی شروع کرد، نظرش را با قدرت بیان کرد. او گفت: “وسایل نقلیه الکتریکی گران هستند.” “من نمی توانم آن را بپردازم. چرا باید از آن عده معدودی که توانایی خرید خودروهای گران قیمت را دارند حمایت کنیم؟ ما باید از پول برای چیزی استفاده کنیم که به نفع همه ما باشد، نه فقط آنهایی که به اندازه کافی ثروتمند هستند تا یک ماشین برقی بخرند.”
اجازه دادم نظرش در میان باشد. آیا من متکبر بودم که فرض کنم همه از وجود شارژرهای برقی الکتریکی در ساختمان ما حمایت می کنند؟
پیشنهاد شکست خورد.
آن شب نتوانستم بخوابم. نه به خاطر اظهار نظر تلخ همسایه ام، بلکه به این دلیل که ناگهان قصدم برای خرید یک خودروی برقی را در وهله اول به یاد آوردم. باید حرف می زدم انتشار گازهای گلخانه ای، دی اکسید کربن، بحران آب و هوا… این کلمات در ذهن من به هم ریخت. هیچ کس حتی به این مسئله مرگ یا زندگی که همه ما با آن روبرو هستیم اشاره نکرده بود.
حداقل می توانستم داستانم را به اشتراک بگذارم. من خودروی برقی خود را گرفتم زیرا میخواستم برای محافظت از محیط زیستی که ما انسانها و همه گونههای دیگر در آن زندگی میکنیم کمی بیشتر تلاش کنم. اینکه من طرفدار پیشنهاد لایهای بودم نه فقط برای راحتی خودم، بلکه برای حمایت از مالکان آینده EV و تشویق کسانی که نگران زمین پایدار هستند. این واقعیت که آپارتمان ما دارای سیستم بازیافت خوبی است، نشانه این است که بسیاری از ما به آن اهمیت می دهیم. با توجه به آن، از خودم پرسیدم، اگر من صحبت می کردم، آیا نتیجه رای گیری تغییر می کرد؟
دو سال بعد، آپارتمان ما به شارژر برقی مجهز نیست. به نظر می رسد دسترسی به شارژرهای عمومی در ونکوور هر ماه سخت تر می شود. با این حال، من برگ دوستدار زمین، چشم حشره، قرمز مایل به قرمز خود را دوست دارم و هرگز از تصمیمم برای تغییر به خودروی برقی پشیمان نشدم. در حالی که رانندگی با خودروی الکتریکی ممکن است تنها یکی از راههای کاهش آسیبهای مداوم به زمین باشد، من آرزو میکنم که کارها بسیار آسانتر بود.
آیا داستان شخصی قانع کننده ای دارید که بتواند به دیگران کمک کند یا درک کنید؟ ما می خواهیم از تو بشنویم. اینجاست اطلاعات بیشتر در مورد نحوه ارائه به ما.